به گزارش تجارت نیوز، صادرات فرش دستباف ایرانی، بهعنوان نمادی از فرهنگ، هنر و صنعت ایران، با موانع و چالشهایی روبروست که مانع شکوفایی ظرفیتهای آن در بازارهای جهانی شده است.
چالشهای بینالمللی و خودتحریمیهای داخلی، چشمانداز روشنی برای بهبود صادرات ارائه نمیدهند. این وضعیت، ضرورت بررسی عمیقتر موانع و پیامدهای تداوم آن را آشکار میسازد.
میزان صادرات فرش ایرانی با سال ۱۴۰۲ تفاوت چندانی ندارد
سید مرتضی حاجی آقامیری، رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران، در گفتوگو با تجارتنیوز گفت: آمار سال ۱۴۰۳ به صورت رسمی اعلام نشده، اما احتمالاً میزان صادرات فرش در سال ۱۴۰۳ در محدوده ۳۵ تا ۴۰ میلیون دلار بوده که با سال ۱۴۰۲ تفاوت چندانی ندارد.
وی افزود: متغیرهای اصلی تغییری نداشتهاند، بنابراین انتظار تغییر مثبتی در میزان صادرات فرش در سال ۱۴۰۳ نمیرود. اصلیترین بازارهای صادراتی ایران شامل آلمان، انگلستان، ژاپن، پاکستان و امارات است. از بازار پاکستان هم برای دور زدن تحریمها استفاده میشود. این پنج کشور طی ۱۵ سال گذشته در صدر فهرست مشتریان فرش ایرانی قرار داشتهاند.
تحریمها و سیاستگذاریهای داخلی مانع اصلی رشد صادرات
حاجی آقامیری درباره موانع صادرات فرش ایرانی اظهار کرد: مسئله اصلی، تحریمهای بینالمللی، بهویژه تحریمهای آمریکا علیه ایران است. آمریکا مقصد ۴۵ درصد از تجارت فرش در جهان بوده و تحریم ایران توسط آمریکا به معنای بسته شدن ۴۵ درصد بازار جهانی روی ایران است.
وی ادامه داد: ۵۵ درصد باقیمانده هم تحت تأثیر تحریمها قرار گرفتهاند. مشکل اصلی تحریم و FATF است که باید برطرف شود.
رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران درباره موانع داخلی صادرات فرش اظهار کرد: سیاستهای داخلی هم تأثیرگذارند. در انتهای سال گذشته، درباره رفع تعهد ارزی اتفاق مثبتی رقم خورد و تعهد ارزی فرش و صنایع دستی به اندازه ارزش مواد اولیه کم شد. این اتفاق میتواند به صادرات فرش در سال ۱۴۰۴ کمک کند.
او افزود: موضوع بیمه بافندگان و ایجاد جذابیت برای افزایش فعالیت در این حوزه هم عامل مهمی است که میتواند در صادرات فرش تأثیر مثبت داشته باشد. اما حتی با اصلاح سیاستهای داخلی، مشکل تحریمها و FATF مانع پیشرفت در حوزه صادرات فرش خواهد بود.
علت کاهش تمایل بافندگان به فعالیت در حوزه فرش و صنایع دستی چیست؟
این فعال بخش خصوصی درباره کاهش تمایل بافندگان برای فعالیت در این حوزه و تأثیر آن بر صادرات فرش تصریح کرد: بیمه، یکی از اصلیترین حقوق شهروندی است. زمانی که حداقل حقوق یک شهروند رعایت نشود، او ترجیح میدهد در حرفهای فعالیت کند که حداقل حقوق خود را دریافت کند.
وی با اشاره به قانون بیمههای اجتماعی قالیبافان و فعالان صنایع دستی شناسهدار توضیح داد: این قانون در سال ۱۳۸۸ در مجلس تصویب شد. تا سال ۱۳۹۲ این قانون بهگونهای اجرا شد که حدود ۶۰۰ هزار نفر تحت پوشش قرار گرفتند. از سال ۱۳۹۲، منابع تأمین نشد و سالانه از تعداد بیمهشدگان کم میشد.
او ادامه داد: سال گذشته حدود ۲۰۰ هزار نفر از تعداد دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از فعالان این حوزه از بیمه استفاده کردند. در قانون قید شده که این بیمه خویشفرماست و هفت درصد آن باید توسط فرد، سه درصد توسط کارفرما و ۲۰ درصد آن توسط دولت پرداخت شود.
به گفته این فعال بخش خصوصی، هرچند بیمه
کاهش چشمگیر صادرات فرش ایران در سال ۱۴۰۳ به رقمی کمتر از ۴۰ میلیون دلار، زنگ خطری جدی برای این صنعت کهن و ارزشمند به صدا درآورده است. این رقم، افت قابل توجهی نسبت به سالهای گذشته و حتی انتظاراتی که پیش از آن وجود داشت، نشان میدهد. دلایل متعددی میتوان برای این کاهش فاجعهبار در نظر گرفت که از جمله میتوان به تحریمهای اقتصادی، نوسانات شدید ارزی، مشکلات لجستیکی در حمل و نقل بینالمللی، رقابت شدید با تولید کنندگان فرش در سایر کشورها و کمبود مواد اولیه با کیفیت اشاره کرد. علاوه بر این، عدم حمایت کافی دولت از تولیدکنندگان فرش و نبود برنامهریزی مدون برای توسعه و بازاریابی این محصول در بازارهای جهانی نیز نقش مهمی در این افت داشته است. بهطور کلی، وضعیت فعلی صنعت فرش ایران را در معرض تهدید جدی قرار داده و نیازمند توجه فوری و اقدامات اساسی برای احیای آن است.
کاهش صادرات فرش به زیر ۴۰ میلیون دلار، نشان از بحرانی عمیق در این صنعت دارد. این امر نه تنها به اقتصاد ایران ضربه وارد میکند، بلکه باعث از دست رفتن فرصتهای شغلی برای تعداد زیادی از بافندگان و فعالان این صنعت در سراسر کشور خواهد شد. میراث فرهنگی غنی ایران در بافت فرش در خطر نابودی قرار گرفته و هنر و مهارت نسلهای گذشته به تدریج به فراموشی سپرده خواهد شد. بدون برنامهریزی دقیق و هدفمند برای حمایت از بافندگان و ارتقای کیفیت تولید، احیای این صنعت به یک چالش بسیار دشوار تبدیل خواهد شد. در این میان، نیاز به همکاری تمامی بخشهای مرتبط از جمله دولت، بخش خصوصی و فعالان صنعت فرش برای یافتن راهحلهای اساسی و بلندمدت برای حل این مشکل، بیش از پیش احساس میشود.
برای جلوگیری از فروپاشی کامل این صنعت، تدوین و اجرای برنامههای جامع و مؤثر ضروری است. این برنامهها باید شامل حمایتهای مالی و اعتباری از تولیدکنندگان، بهبود زیرساختهای لازم برای حمل و نقل و صادرات، ایجاد شبکههای بازاریابی قوی در بازارهای بینالمللی و همچنین آموزش و ارتقای مهارتهای بافندگان باشد. علاوه بر این، توجه به تنوعبخشی در طرحها و نقشههای فرش و تولید فرشهایی با کیفیت بالا و مطابق با سلیقه بازارهای جهانی امری حیاتی است. استفاده از فناوریهای نوین در تولید فرش و راهاندازی مراکز تحقیق و توسعه نیز از دیگر عوامل کلیدی برای احیای مجدد این صنعت بهشمار میرود. در غیر این صورت، این صنعت ارزشمند به زودی به خاطرهای از گذشته تبدیل خواهد شد.