مرتضی حاجی آقامیری، رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران، در پاسخ به کاهش شدید صادرات فرش ایرانی به آلمان، یکی از اصلیترین مقاصد صادراتی این کالا، اظهار داشت که آلمان و کشورهای آلمانیزبان همواره از بزرگترین خریداران فرش دستباف ایرانی بودهاند.
او به گزارش اکوایران افزود که آلمان همچنان جزو پنج مقصد اصلی صادرات فرش ایران است، اما صادرات این کالا در چند دهه اخیر به شدت کاهش یافته است. ارزش صادرات فرش دستباف ایرانی در سال ۱۳۷۳، ۲ میلیارد و ۱۱۲ میلیون دلار بود، اما این رقم از دهه ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶ به طور متوسط سالانه به ۵۰۰ میلیون دلار رسید و اکنون به ۴۰ میلیون دلار در سال کاهش یافته است.
حاجی آقامیری تأکید کرد که فرش ایرانی در کشورهای اروپایی دیگری مانند فرانسه، انگلستان و ایتالیا نیز عرضه میشود و در میان کشورهای غیراروپایی، امارات مقصد مناسبی برای صادرات فرش ایرانی است.
وی همچنین اشاره کرد که آلمانیها از دیرباز ارتباط نزدیکی با فرش ایرانی داشتهاند، بهطوریکه دانش فرششناسی در دانشگاههای برلین آغاز شد و آلمانیها پیشگامان تحقیقات علمی در زمینه فرش بودند.
تغییر سلیقه نسل جدید اروپا و کاهش تقاضای فرش ایرانی
رئیس کمیسیون فرش اتاق بازرگانی ایران در ادامه، تغییر سلیقه نسل جدید اروپا را عامل اصلی کاهش تقاضا برای فرش ایرانی در آلمان دانست.
به گفته وی و طبق گزارش ایلنا، این نسل، فرش را صرفاً به عنوان یک زیرانداز زودگذر میبیند و تمایلی به پرداخت هزینههای بالا برای یک کالای لوکس مانند فرش ایرانی ندارد؛ در نتیجه، فرشهای ترک و هندی که بیشتر با سلیقه این نسل همخوانی دارند، جایگزین فرش ایرانی شدهاند.
حاجی آقامیری همچنین به تأثیر تحریمها و سیاستهای نادرست ارزی داخلی بر کاهش صادرات فرش ایرانی اشاره کرد و گفت: شرایط کنونی نشاندهنده فقدان اراده جدی برای تغییر این وضعیت در میان مسئولین است.
او در ادامه افزود که در حال حاضر ۴۴ درصد از صادرات فرش جهانی به ایالات متحده آمریکا تعلق دارد، در حالی که آمریکا فرش ایران را تحریم کرده است و صنعت فرش ایران تنها میتواند بر ۵۶ درصد باقیمانده بازار تمرکز کند.
کاهش شدید صادرات فرش دستباف ایرانی: آمار و ارقام
دادههای رسمی گمرک نیز کاهش صادرات فرش ایران در چند سال گذشته را تأیید میکنند. بر اساس آمارهای منتشر شده، ارزش صادرات فرش ایران از ۲.۷ میلیارد دلار به کمتر از ۴۰ میلیون دلار در سال ۱۴۰۲ رسیده است. این در حالی است که هند توانسته است بازار آمریکا را، بهعنوان بازاری که ۴۴ درصد از صادرات فرش جهان را به خود اختصاص داده است، در اختیار بگیرد. این موضوع توسط مرتضی حاجی آقامیری، رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران، اعلام شده است.
با این حال، محمدرضا زارع بُرزشی، سرپرست مرکز ملی صنایع خلاق و فرش ایران، در مردادماه سال جاری اعلام کرد که در چهار ماهه نخست ۱۴۰۳، یک میلیون و ۳۵۰ متر مربع فرش در سراسر کشور تولید شده که نسبت به مدت مشابه سال قبل، رشد ۶ درصدی داشته و در این مدت ۱۳ میلیون دلار فرش دستباف صادر شده است.
کاهش تقاضای فرش ایرانی در بازارهای اروپایی به مجموعه ای از عوامل پیچیده و بهم پیوسته مربوط میشود. در حالی که فرشهای دستباف ایرانی همواره به خاطر کیفیت و زیبایی خود شناخته شدهاند، تغییرات در بازار جهانی، ترجیحات مصرف کننده و رقابت از عوامل اصلی کاهش خرید هستند.
یکی از چالشهای اساسی، افزایش قیمت فرش های ایرانی است. هزینههای تولید، از جمله دستمزد بافندگان، مواد اولیه مرغوب و زمان صرف شده برای بافت یک فرش دستباف، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. این افزایش قیمت، به ویژه در مقایسه با فرشهای ماشینی ارزانتر از کشورهای دیگر، باعث شده تا بسیاری از مصرف کنندگان اروپایی به دنبال گزینههای جایگزین باشند. این در حالیست که قدرت خرید در اروپا نیز به دلیل شرایط اقتصادی و تورم، در سالهای اخیر تحت تاثیر قرار گرفته است.
علاوه بر قیمت، تغییرات در سلیقه و ترجیحات مصرف کنندگان نیز نقش مهمی ایفا میکند. سبکهای مدرن و مینیمالیستی در طراحی داخلی، جایگزین سبکهای سنتی شدهاند، و این امر باعث کاهش تقاضا برای فرشهای ایرانی با طرحها و رنگهای سنتی شده است. همچنین، مصرف کنندگان جوانتر اروپایی تمایل بیشتری به دکوراسیون مدرن و ساده دارند و فرشهای ایرانی ممکن است با سبک دکوراسیون آنها هماهنگی نداشته باشد.
رقابت با تولیدکنندگان فرش دیگر کشورها نیز عاملی قابل توجه است. تولیدکنندگان در کشورهایی مانند هند، پاکستان، نپال و حتی برخی از کشورهای اروپایی، فرشهایی با کیفیت و قیمت مناسب ارائه میدهند که به طور جدی با فرش ایرانی رقابت میکنند. این فرشها، هرچند ممکن است از نظر کیفیت با فرشهای دستباف ایرانی برابری نکنند اما از قیمت بسیار پایینتری برخوردار هستند و به بسیاری از مصرف کنندگان در اروپا، به خصوص در ردههای متوسط و پایین، دسترسیپذیرتر هستند.
همچنین چالش های مربوط به برندینگ و بازاریابی فرش ایرانی در اروپا باید مورد توجه قرار گیرد. عدم برندسازی قوی و معرفی مناسب فرشهای ایرانی در بازارهای اروپایی منجر شده تا این کالا به طور کامل پتانسیل خود را نشان ندهد. کمبود فروشگاههای معتبر و اختصاصی فرش ایرانی در اروپا نیز باعث می شود تا دسترسی به این محصول با دشواریهایی مواجه شود. در کل میتوان گفت که احیای تقاضای فرش ایرانی در بازارهای اروپایی نیازمند استراتژیهای جامع و بلندمدت در زمینههای قیمتگذاری، طراحی، برندسازی و بازاریابی است.