کاهش شدید صادرات فرش ایرانی؛ زنگ خطر برای صنعتگران

رئیس کنفدراسیون صادرات ایران از تسهیل رفع تعهد ارزی فرش دستباف خبر داد و اعلام کرد که صادرات فرش طی سال‌های متمادی نزولی بوده و به ۴۰ تا ۴۲ میلیون دلار رسیده است. کاهش تعهدات ارزی به میزان ارزش مواد اولیه، مانع بزرگی را از پیش روی صادرکنندگان بر می‌دارد. بی‌توجهی‌ها و سیاست‌های غلط دولتی از دهه هفتاد به بعد، حجم صادرات فرش را از ۲ میلیارد دلار به ۴۰ تا ۴۲ میلیون دلار رسانده است. فرش، نماد فرهنگی ایران است و دولت‌ها باید به آن نگاه ویژه‌ای داشته باشند. با وجود این تسهیلات، بازگشت به دوران اوج صادرات نیازمند اقدامات بیشتری است. تغییر ذائقه بازار و رقابت با کشورهایی مثل هند، افغانستان و چین، چالش‌های پیش روی صادرات فرش ایران هستند. عدم ثبت جهانی نقشه‌های فرش ایران نیز به کپی‌برداری و تاثیر منفی بر بازار دامن زده است. در سال ۱۴۰۲، به موجب تبصره ۹ قانون بودجه، تعهد ارزی صنايع‌دستي به قدر ارزش مواد اوليه كاهش يافت اما اجرای آن با مقاومت‌هایی مواجه بود. یکی از مهم‌ترین علل کاهش صادرات فرش از سال ۱۳۹۷، تعهد ارزی بوده که صادرات را از ۴۲۶ میلیون دلار در سال ۱۳۹۶ به ۴۰ میلیون دلار کاهش داده است. ۴۴ درصد بازار مصرفی فرش دستباف در آمریکا است که به دلیل تحریم‌ها، ایران این بازار را از دست داده است. سهم ایران از بازار جهانی فرش به حدود ۱۰ درصد کاهش یافته است. کاهش تعهد ارزی به تنهایی نمی‌تواند صادرات فرش را از رکود خارج کند و نیازمند اصلاحات مکمل دیگری است. تعهد ارزی به عنوان یک مقرره موقت در سال ۱۳۹۷ وضع و به قانون دائمی تبدیل شد که مانع جدی برای صادرات فرش است. فرش و صنایع دستی فرآیند بازار‌یابی‌شان پس از خروج از کشور آغاز می‌شود، اما تعهد ارزی پیش از فروش ایجاد می‌شود و صادرات را مختل می‌کند. کاهش این مانع می‌تواند صادرات فرش ایران را افزایش دهد، البته ميزان اين رشد به عوامل متعددي از جمله تحريم‌ها و مسائلي چون تصويب لوايح مرتبط با FATF بستگی دارد. آمار دقیقی از تولید فرش وجود ندارد و آمار اعلام‌شده از توليد، مطمئن نيست.

فاجعه صادرات فرش ایرانی، موضوعی چندوجهی و تاسف‌بار است که ریشه در عوامل متعدد داخلی و خارجی دارد. این صنعت که زمانی سمبل هنر و فرهنگ ایرانی و منبع ارزآوری قابل توجه برای کشور بود، در سال‌های اخیر با چالش‌های جدی و کاهش چشمگیر صادرات مواجه شده است. نمی‌توان یک عامل واحد را به عنوان مقصر اصلی این وضعیت نام برد، بلکه ترکیبی از مسائل اقتصادی، سیاسی، و مدیریتی، این صنعت را به ورطه نابودی کشانده است.

یکی از عوامل اصلی کاهش صادرات فرش ایرانی، افزایش شدید قیمت تمام شده محصول است. افزایش دستمزد بافندگان، نوسانات قیمت مواد اولیه مانند نخ و رنگ، و هزینه‌های بالای حمل و نقل، قیمت فرش ایرانی را در بازارهای جهانی غیررقابتی کرده است. در مقابل، کشورهای رقیب با هزینه‌های تولید پایین‌تر، می‌توانند فرش‌های مشابه یا حتی با کیفیت‌تر را با قیمت‌های بسیار پایین‌تر عرضه کنند. این موضوع به خصوص در بازارهای هدف فرش ایرانی که به دنبال محصولات با قیمت پایین‌تر هستند، مشهود است.

عوامل دیگری نیز در این فاجعه دخیل هستند. کمبود نقدینگی و مشکلات بانکی، بسیاری از بافندگان و صادرکنندگان را با چالش‌های جدی مالی مواجه کرده است. همچنین، نبود حمایت‌های کافی دولت از این صنعت، از جمله عدم ارائه تسهیلات مالی مناسب و سیاست‌های حمایتی ناکارآمد، به وخامت اوضاع دامن زده است. ضعف در بازاریابی و تبلیغات، نبود برندینگ مناسب برای فرش ایرانی در بازارهای جهانی و عدم توانایی رقابت با محصولات مشابه از سایر کشورها، از دیگر موانع پیش روی این صنعت هستند.

علاوه بر عوامل داخلی، مسائل خارجی نیز نقش مهمی در کاهش صادرات فرش ایرانی ایفا می‌کنند. تحریم‌ها، مشکلات لجستیکی و پیچیدگی‌های حمل و نقل بین‌المللی، و رقابت شدید با کشورهای تولیدکننده فرش در منطقه و جهان، از جمله این عوامل هستند. عدم آشنایی با نیازها و سلایق بازارهای هدف و ارائه طرح‌ها و رنگ‌بندی‌های منسوخ شده، نیز در کاهش تقاضا موثر بوده است.

در نهایت، فاجعه صادرات فرش ایرانی نشان دهنده شکست در مدیریت صحیح و برنامه‌ریزی بلندمدت برای این صنعت ارزشمند است. احیای دوباره این صنعت نیازمند یک عزم ملی، اصلاح فرایندهای اقتصادی، حمایت‌های جدی دولت، نوآوری در طراحی و تولید، و بهبود بازاریابی و تبلیغات در سطح بین‌المللی است. با توجه به ارزش فرهنگی و اقتصادی فرش ایرانی، جلوگیری از نابودی کامل این صنعت یک ضرورت ملی محسوب می‌شود.

admin

By admin